مادر کودکش را شير ميدهد و کودک از نور چشم مادر خواندن و نوشتن مي آموزد ... وقتي کمي بزرگتر شد کيف مادر را خالي ميکند تا بسته سيگاري بخرد ... ... بر استخوانهاي لاغر و کم خون مادر راه ميرود تا از دانشگاه فارغ التحصيل شود وقتي براي خودش مردي شد پا روي پا مي اندازد و در يکي از کافه ترياهاي روشنفکران کنفرانس مطبوعاتي ترتيب ميدهد و ميگويد: عقل زن کامل نيست....منتظر حضورتان هستم شايد درد دل هايمان يکي باشد.
يا حق.
سلام.خيلي قشنگ نوشته بوديد.ممنون
التماس دعا
سلام عليک.
در صورت لزوم انگليس را هم فتح ميکينم
به روزم حتما سر بزنيد
جانم فداي رهبر
سلام عليکم
ممنونم که تشريف آورديد
جاي تعجب نيست که حسين را منتظرانش کشته باشند
الان هم منتظران مهدي کم نيستند
اما اينان منتظراني هستند که که شيعه مهدي نيستند
پس جاي تعجب ندارد
شيعه يعني امام پا بردارد و تو پا در جاي پايش گذاري
هميشه همين بوده
چرا که اهل تفکر نيستيم
موفق باشيد
ممنونم بابت دعوتتون
حسين بيشتر از اب تشنه لبيک بود اما افسوس که به جاي افکارش زخمهاي تنش را نشمانمان دادند
وبزرگترين درد اورا بي ابي معرفي کردند
ممنون خبرم کردي
شب نهم:
به شب مهتاب برميگرده بابا
به چشمات خواب برميگرده بابا
شنيدي که ميگن مرد و قولش؟
عمو با آب برمي گرده بابا
سلام...
در فرهنگ ما آب يعني معناي همه ي درد ها....
به روزم با روز نوشت كاروان غم.
به اميد ظهور...يا حسين.
سلام دوست بزرگوار عالي نوشتيد...موفق باشيد... التماس دعا...
مي خواهم براي تو باشم هميشهکمکم کن آقا